داستان عاشقانه

درد مشترک

 در قرن ما تعریف عشق گره خوردن “تن ها “ست نه پیوند قلبها

+نوشته شده در دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:,ساعت11:9توسط ezraill | |

 

چقدر احمقانه هست !!!!

از یک قهوه تلخ انتظار فال شیرین داشتن

+نوشته شده در یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:,ساعت9:59توسط ezraill | |

 زندگی باید کرد

 

گاه با یک گل سرخ، گاه با یک دل تنگ

گاه باید رویید، در پس این باران

گاه باید خندید، بر غمی بی پایان...

زندگی را با همین غم ها خوش است

با همین بیش و همین کم ها خوش است

زندگی را خوب باید آزمود

اهل صبر و غصه و اندوه بود...

+نوشته شده در یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:,ساعت9:47توسط ezraill | |

 

دختر کوچک به مهمان گفت:میخوای عروسکهامو ببینی؟
مهمان با مهربانی جواب داد:بله.
دخترک دوید و همه ی عروسکهاشو آورد،بعضی از اونا خیلی بانمک بودن
دربین اونا
یک عروسک باربی هم بود.
مهمان از دخترک پرسید:کدومشونو بیشتر از همه دوست داری؟
... و پیش خودش فکر کرد:حتما” باربی.
اما خیلی تعجب کرد وقتی که دید
دخترک به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم
نداشت اشاره کرد و گفت:اینو بیشتر از همه دوست دارم.
مهمان با کنجکاوی
پرسید:این که زیاد خوشگل نیست!
دخترک جواب داد:
آخه اگه منم دوستش نداشته
باشم دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنه و دوستش داشته باشه ،

اونوقت دلش میشکنه ...

+نوشته شده در یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:,ساعت9:44توسط ezraill | |